پرسش :

آيا عوامل اجتماعي در تحولات فرهنگي نقش دارند؟


شرح پرسش :
پاسخ :

تعامل فرهنگ با نهادهاى اجتماعى
نهاد فرهنگ با ساير نهادهاى اجتماعى، تعاملى همه‏جانبه دارد. پارسونز جامعه شناس آمريكايى، مدل ساختارى خود را در تحليل عوامل مؤثر بر فرهنگ، ارائه كرده است. بر اساس نظريه وى در جامعه همواره چهار موضوع عمده وجود دارد كه تأثير آنها بر يكديگر، حركت جامعه را شكل مى‏دهد. وى اين چهار موضوع را در مدلى به صورت زير ارائه كرده است:
اهداف مطلوب جامعه:
1. قدرت انطباق با محيط
2. حفظ اهداف موجود
3. حفظ يكپارچگى
4. حفظ و بقاى الگو
بر اساس اين مدل، براى حركت درست و همه جانبه جامعه به سوى اهداف خود، همواره چهار موضوع مورد توجه جدى قرار مى‏گيرد.
انطباق با محيط و سازگارى جامعه با شرايط فيزيكى، بر عهده «نهاد اقتصاد» است. حفظ اهداف كلان جامعه و وظيفه انطباق حركت جامعه با اهداف، بر عهده «نهاد سياست» است. يكپارچگى جامعه، به ساختار امنيتى و مشروعيت نظام باز مى‏گردد و «نهاد امنيت»، ملزم به حفظ آن است. «نهاد فرهنگ» نيز حفظ الگوهاى كيفى را بر عهده دارد. بنابراين چهار نهاد اقتصاد، سياست، امنيت و فرهنگ در تعامل با يكديگر، موجب حركت جامعه به سوى اهداف متعالى آن هستند.
در جوامع مذهبى مانند ايران، هر چهار نهاد بايد بر اساس معارف دينى شكل گيرند از اين رو دين در متن اجتماع حضور و نقش ويژه‏اى دارد. از سوى ديگر در جهت‏گيرى كلى نظام فرهنگى، سه عامل اقتصاد، سياست و امنيت تأثير گذار بوده و ضعف هر يك، موجب انحراف فرهنگى خواهد شد..(1)
پى‏نوشت‏
(1) ر. ك: دكتر على عسگرى، درآمدى بر كارنامه فرهنگى انقلاب اسلامى، تهران: مؤسسة فرهنگى دانش و انديشة معاصر.